مناقشات سیاسی-امنیتی «سازمان
هنگامه شهیدی، فعال سیاسی و روزنامهنگار مستقل در یادداشتی با عنوان «مناقشات سیاسی-امنیتی «سازمان مجاهدین خلق»؛ از ایران تا آلبانی» که در اختیار انصاف نیوز قرار دادهاست، نوشت:
از سیاستهای کلی جمهوری اسلامی ایران تعقیب و پیگرد قانونی اقدامات و فعالیت های خرابکارانه «سازمان مجاهدین خلق» از سازمانهای بینالمللی بوده و از مسائل مهم امنیتی در حوزهی داخلی و خارجی ایران محسوب میشود.
بارها این سازمان بهخاطر ماهیت تروریستی توسط سازمانهای بینالمللی به عنوان یک گروهک تروریستی معرفی شده و متاسفانه با حمایتها و لابیهای سرویس های اطلاعاتی از جمله سازمان سیا از لیست سازمان های تروریستی خارج و مجددا بهطور مرموزانه به فعالیتهای خود علیه کشور ایران ادامه داده و گاه ضربات مهلکی را به نظام
تبلیغ
این سازمان در اعتراضات خیابانی ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ نقش ویژه ای را ایفا نموده و بر آتش اعتراضات دامن زده و مسیر اعتراضات را برابر اصل ۲۷ قانون اساسی تغییر و از ریل قانونی خود خارج کرده است.
تا جایی که اعتراضات را به اغتشاشات تبدیل کرده و توسط پیاده نظام خود در داخل کشور مطالبات به حق و قانونی مردم را تحتالشعاع قرار داده و آنان با اقدامات خرابکارانه باعث شدهاند مطالبات قانونی مردم پیگیری نشود و اصل پاسخگو کردن مسئولین نسبت به عملکردشان زیرسوال برود.
خلاصه اینکه از سویی در سالهای قبل مشاهده شد که سرکرده این سازمان یعنی مریم رجوی از اختلافات ایران و عربستان بهره برده و برای ادامهی فعالیتهای تروریستی و نیز رفع نیازهای مالی سازمان به دامن عربستان سعودی پناه برده تا مورد حمایت مالی و غیرمالی سعودیها قرار بگیرند.
در ادامه باید گفت بسیاری از مسئولان عالی نظام فعالیتهای عربستان علیه ایران را محکوم و خواستار عدم دخالت آنان در مسائل داخلی ایران شدند و در نهایت این کشمکش منجر به قطع ارتباط ایران با عربستان شد.
اکنون بعد از چندین سال قطع رابطه؛ مجددا با واسطهگری چین این ارتباط برقرار و سفارتخانههای هر دو کشور گشوده شد.
برهمین اساس میشود گفت که یکی از تعهدات عربستان در قبال ایران قطع حمایت مالی و غیرمالی از «سازمان مجاهدین خلق» میباشد که با مذاکرات سیاسی بین عربستان و امریکا؛ امریکاییها که پدرخوانده این گروهک هستند بهخاطر اهداف کوتاه مدت خود فشارهای سیاسی-امنیتی خود را به این سازمان افزایش و آنان را
تبلیغ
یکی از شروط مهم ایران در مذاکرات سیاسی بین عربستان و امریکا قطع حمایتهای آنان از این سازمان بوده که منجر به ضرب و شتم آنان در آلبانی گردید و پلیس امنیتی کشور آلبانی با فشارهای خود باعث شد اعضای این سازمان در یاس و ناامیدی سیاسی قرار گیرند و یک هجمه غیرمنتظره به آنان وارد کنند و از نظر بینالمللی مورد شانتاژ امنیتی قرار گیرند.
در پایان باید گفت باتوجه به فشارهای اقتصادی و تنگناهای معیشتی که مردم ایران دچار آن شدند و در یک گرفتاری مالی قرار گرفتهاند؛ احتمال بروز و ظهور اعتراضات خیابانی همانند سال گذشته قابل تصور است.
اگر ایران میخواهد از این اعتراضات بهحق مردم بهصورت مدنی و قانونی عبور و از اغتشاشات احتمالی جلوگیری نماید؛ بایستی ارتباط هستهی مرکزی سازمان مجاهدین خلق را با پیادهنظام داخلی آنان در کشور قطع کند.
اکنون دیپلمات های سیاسی-امنیتی ایران با برقراری ارتباط با عربستان و با شروع مذاکرات سیاسی با امریکا در عمان تلاش میکنند فعالیت های این سازمان علیه کشور را خنثی و محدود نماید.
ولی به یاد داشته باشیم و بدانیم که این گروهک تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد از بین نخواهد رفت و باید در مذاکرات سیاسی و امنیتی به عنوان یک محور قابل مذاکره مطرح شود.
علی ایحال این سازمان در همه این سالها مورد مناقشات سیاسی-امنیتی بین وزارت اطلاعات و سایر سرویس های اطلاعاتی است
سازمان رجوی را نباید دست کم گرفت!
۷ بهمن ۱۴۰۱۱ زمان تقریبی مطالعه ۳ دقیقه

محمدحسین کریمیپور در یادداشتی با عنوان «سازمان رجوی را نباید دست کم گرفت!» در کانال تلگرامی خود نوشت:
به عنوان یک ناظر غیر متخصص در بابِ سازمان مجاهدین خلق، حس می کنم در تحولات جاری و آتی، آنها بازیگری موثرتر از توقع ما خواهند بود. بگمانم برای تصرف قدرت، بدترین و شاید از بعضی جهات، آماده ترین گزینه اند. گمان می کنم ایرانیان باید این بازیگر قدیمی پنهانکار را پایش کنند. چند نکته از دید من، شایان توجه است:
۱-سازمان دیگر پیر
تبلیغ
نفرت انباشته ۸۸ تا ۹۸ از حکومت در کنار پروژهٔ تطهیر سابقه سازمان از طریق تبلیغ اعدامهای ۶۷ و همچنین گسترش فقر، دروازهٔ عضوگیری را بر آنها گشود. گویا در اعتراضات ۹۸، در حاشیه تهران هر جا شلوغ می شد، سر وکلهٔ تیم های میدانی آنها سبز می شد. در کشورهای غربی هم حضور نسل ۳ و ۴ ، ملموس تر شده است. حالا فقط فسیل هایی چون ابریشمچی و جعفر زاده را نمی بینید، کلی شبنم خانم جوان و فعال دارند.
۲- توان میدانی دارد!
بگمانم عناصر میدانیش در کشور حالا گویا هزاران نفرند. تنها اپوزیسیون غیر قومیست که اولا تجربه جنگ شهری دارد. ثانیا سابقه تعامل عملیاتی گسترده با ارتش/سرویس دارد. ثالثا پول برای سرباز گیری دارد. ساختار فرقه ای دارو دستهٔ رجوی برای جنگ شهری، مناسبترست. اگر آنها در نظامیگری هم مثل حقوقی و تبلیغات و دیپلماسی سراغ مشاورین متخصص رفته باشند، ممکنست روی زمین، عملکردی بهتر از شکست مرصاد نشان دهند!
۳-
سازمان یک دورهٔ طلایی حمایت مالی صدام را در کارنامه دارد. زان پس تا زمانی که با میانداری پرنس بندر به خزانه سعودی وصل شد، محدودیت منابع مالی آشکار بود. ولخرجی سالهای اخیر نشان می دهد چیزی که اصلا کم ندارد پول (انارالله برهانه) است!
۴- حرفه ای شده!
به اسامی وکلا و مشاوران علنی آنها در دنیا بنگرید. حرفه ای و گرانند. فرقه، بلدم بلدم را کنار گذاشته و مثل حشاشین سراغ اهل فن رفته، پول می دهد و کارِ خوب می گیرد. کمپین دیپلماتیک و حقوقی شان به وضوح حرفه ای تر شده و در جذب چهره های سیاسیِ غربی و حذف خود از لیست تروریسم و تله گذاری برای طرف مقابل بهتر شده اند.
۵- توان کار با غرب و عرب!
در کریدورهای قدرت آمریکا و اروپا، لابی موثرتری از ج ا و سلطنت خواهان دارند. عناصری از نسل جدیدشان به دولت، پارلمان، شهرداری ، اتاقهای فکر و آکادمی کشورهای غربی راه یافته اند. کلی رفیق سیاستمدار و خبرنگار و لابییست های گران دارند و فن دشوار لابیگری را که ج ا نیاموخته، آموخته اند. نه تنها بخش مهمی از حزب جمهوریخواه علنا با آنهاست، بلکه گویا گزینهٔ اعراب، لااقل ریاض هم هستند.
۶- اعجازِ پروکسی!
بین تودهٔ مردم منفورند. لذا بطور موثر خیریه ها، سازمانها و چهره های پروکسی می سازند. آدم قابل طرح را پیدا و پر رنگ و بی سر وصدا اداره می کنند. همزمان از موتور تولید نفرت در ج ا و پروژه های موفق تبلیغاتی مثل اعدام ۶۷ وگردهمایی های پر زرق و برق هم برای اصلاح تدریجی چهره سازمان بهره می برند. خیلی خوب بلدند بعد از استقرار ، وقتی کشور صحنه جنگ خیابانیست، چگونه همه را خفه کنند. ولی تا آن موقع باید چهره های مقبولِ غیر سازمانی برای بازی در صحنه داشته باشند. چهره هایی که اسم زشت سازمان رویشان نباشد. بازی پروکسی را بلدند.
۷- نفوذ
ج ا را می شناسند و پرونده هسته ای نشان داد توان نفوذ دارند. یادمان نرود سیا در آخرین جنگ صدام، خیلی از ژنرال ها و مقامات را خریده بود. در تهران، هرچه مشروعیت حکومت کمتر شود، آنها امکان بیشتری برای دلالی چنین معاملات کثیفی دارند.
۸- عمل گراتر از ابلیس اند!
در رسیدن بقدرت ملاحظه اخلاقی یا ملّی ندارند. ولو بتوانند بر نیمی از یک ایران ویران حاکم شوند، پیش می روند. در لحظه سرنوشت و آنگاه که نایره جنگ خیابانی بر افروخته شود، خیلی از دیگر بازیگران، نگرانِ میزان تلفات غیر نظامی، تجزیه، ویرانی یا وجهه خود می شوند. اما فرقه فقط بر تصاحب قدرت متمرکز خواهد بود، هر جور و به هر بهایی!
بگمانم در مسیر آینده ملت دردکشیدهٔ ایران ، سازمان یک خطر جدی است. در مورد آن نباید اغراق کرد. آنها فرقه ای زشتند و نقاط ضعف مشترک فرقه ها را دارند. اما اصلا و ابدا نباید دست کمشان گرفت.
اگر دردم یکی بودی، چه بود
- ۰۲/۰۴/۰۹